شعرهای عاشقانه الهه فاخته - 2

loading...

الهه فاخته

مجموعه ای از دلنشین ترین اشعار عاشقانه، رمانتیک و احساسی ❤️ بیان احساس دلتنگی، شادی، اندوه، جدایی، فراق و غم با زیباترین اشعار عاشقانه از الهه فاخته.دلتنگی و تنهایی، جدایی و سوزناک،اشعار کوتاه عاشقانه

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 190 شنبه 24 اسفند 1398 نظرات (0)

شعر سپید عاشقانه شماره 3

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

1394/1/3

 

مست از بوی بهار , زیر باران شعری خواندم :
کجایی مونس جانم , منم عاشق, وفادارم
دلم را تو شکستی لیک, همه خندیدند از این باور
تو باور کرده ای من را
اما ....

نشد و نخواستند
تا بفهمیم عاشقی را , بیشتر , با هم !
طوفان زد امشب .. آسمان در حال تغییر است
وسال نو, پر از تغییر
آرزویم بوده ای هر شب, هر روز ..
مونس تنهایی ام ... چشمهایت شد


گردباد نامردی انسان, به پایم پیچ خورد و لرزیدم
تو را آن گردباد برد !
و من در ماجرای این فلاکت ها, شکستم


عشق ... سخت است
کمی نزدی کتر باش !

شاعر الهه فاخته 

الهه فاخته بازدید : 193 شنبه 24 اسفند 1398 نظرات (0)

 

شعر سپید عاشقانه شماره 1

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

1394/1/1

 

من ازغربت چشمهای تو, به اینجا رسیدم
اگر چشمهای تو, با دلم
با غزل های یک عاشق خسته دل , غریبه نبود
من اینجا نبودم .... 


بودم در کنارت ...
در آغوش گرمت , میان بازوانت !
برایت غزلها, غز لها مینوشتم !
اگر این همه غربت از مهربانی وعشق, درونت نبود !
من هم از این غربت تار مبهم رها م یشدم
کمی بیشتر ببین ای عزیز !
کمی بیشتر دلم را ببین !


الهه فاخته 

الهه فاخته بازدید : 177 جمعه 23 اسفند 1398 نظرات (0)

شعر سپید کوتاه شماره 4

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

 

سادگیهایم کجاست ؟
نه لباس است که با بادی گم شود از رخت آویز!
و نه برگی که پاییز, تمامش بکند از شاخه !
سادگی هایم, در چشمان سیاهم پیداست !!!
دل خوریهایم , اندوهم , و تمام سخت یهایم
در نگاهم پیداست , ...
زیر غرور ابروهایم !


برای دیدن قلبم , فقط به چشمهایم بنگر
و باور کن قلبی در امتدادش , هنوز زنده است !
جمعه : 29 / 12 / 1

الهه فاخته

 

 

الهه فاخته بازدید : 157 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

بوی یک رنگی از آن جمع نیامد
شدم آشفته و جستم به کنارت


کار عاشق, جز وفاداری چیست ؟


گر به تو تیر زند آدم جاهل , سپر تو شده ام
چه مهم ... دستم نیست ؟
چه مهم .. پایم زخمیست ؟
اصل, توهستی که سالم باشی


بوی یک رنگی ازآن جمع نیامد
تیر زهر آلود کمانش,
در سینه من صد ساله شده لیک ندیدی
آن جمع چه داشت که حال من دیوانه ندیدی ؟

کار عاشق به جز وفاداری چیست
فاخته , جز وفا داری کاری بلد است ؟


خوبست گاهی , به خودت برگردی
همیشه آن نیست که یقین می داری هست

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر نو کوتاه عاشقانه شماره 42
  • 1395/1/20
الهه فاخته بازدید : 145 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

فاخته ... دل دیوانه تو چه مرهم دارد ؟
آ نچه در مدت هجر تو کشیدم, کم نیست
آن چه از حیله دشمن به سرم آمد , کم نیست


تو که شیرین دهنی,
تا که راهت بر گذر من دیوانه فتاد
تلخ شدی , چون زهری ... نوش شدی
دل دیوانه چه وهمی دارد ؟
تقدیر من اکنون , چه حاصل دارد ؟


من که در خلوت خویش, یاد زلف تو می افتم همه دم
تصویر رخ ات , کار هر روز من است در بوم خیالم
دل من افسانه این دوران است
من چه کردم که زبانت , شده مار
می زند نیش به قلبم.. آری
هیچ دوایی .. ندارد که ندارد

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر نو کوتاه عاشقانه شماره 41
الهه فاخته بازدید : 171 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

لیلی کجاست ؟ مجنون کجاست ؟
شیرین کجاست ؟خسرو کجاست ؟ فرهاد کجاست ؟
دو ر ... دورتر ... دورتر ..


رفته است از خاطره , ماجرای عشق تازه
روزگاری داستان عاشق و معشوق بود
اکنون بسان افسانه ای , در شک درستی مانده ام ؟!
دور گشته قص ههای عاشقی


آه ... عاشق و معشوق کم شدند
شاید ... گم شدند
ای فاخته عاشقی ؟ معشوق شدی ؟
هیهات نه ای دل خوش باورم ... هر چه هست بی باوریست.

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر نو کوتاه شماره 40
الهه فاخته بازدید : 136 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

عاشقی ..
مقامیست که به هر کس ندهند


خو شحالم , که مقامم بالاست
عاشقم ,
.... گرچه بی سر و سامان تر شده ام
.... گرچه رخم زرد شد از دوری تو


شاید جهان در گذر است
اما فاخته
راه تو را م یرود و به مهتاب شبش ایمان دارم ... !

 

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته
  • شعر نو کوتاه عاشقانه شماره 36
الهه فاخته بازدید : 169 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

در زندگی

هر وقت گریه کردم, ماجرا قطعاً تو بودی

دریا اگر از جنس اشک من است ,
دلیلش .. قطعاً تو بودی


گر بدنام و رسوا گشته ام از بی قراری ,
علتش قطعا تو بودی


گمراه راه عشق شدم , مجرم منم, علت تو بودی
اینجا اگرحرف تو است , پرهیز ندارم

راهی که علتش قلب تو است , پروا ندارد


عقل , راه دگر را مینماید بر دلم
راهی که عقل گوید , حلال است

لیک عقل, از دل سواست
من راه عشق را میروم ,
علت کوچ دل فاخته ... قطعا توهستی

 

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر نو کوتاه شماره 35
الهه فاخته بازدید : 202 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

چه عشقی شعله می کشد از دل کودک

نگاه مادر و آغوش یک پدر !

بهانه ای برای شعله ورشدن عشق است

 

تو, تو آدم بزرگ ...تا کودکی دیدی, نگاهش کن

دیدن کسی که عشق دارد , زیباست

دستهای گرم پر احساس , تبلور حضور خداست .. !

 

چه پاک ! چه معصوم !

فاخته , تو هم کودک بودی ... یک روز

از کدام جهان آمده ایم ؟ که در کودکی

چنان پر حرارت و پر عشق

نشاط داریم و ....صفا و یکرنگی.

 

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر نو کوتاه شماره 29

 

الهه فاخته بازدید : 122 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

درمجلس انس, انس می گیرم به خاطره ات

فقط تو بودی و این دلتنگی مزمن من

مرا چه شده ؟

به کجا باید رفت از این حکایت تلخ ,

نجات پیدا کرد ؟

 

شکوه از خواب کردم و همه عمر بیدارم

این چه حالیست

که من درخلوت تنهایی خود حس کردم ؟

 

تمام صحنه زندگیم , رد پایی از توست

مرا چه شده ؟ تمام لحظه های زندگی ام شده ای

 

چنان شادم و سرخوش که هر کسی میدید

فکر می کرد من عاشق اصل عشق شده ام

کسی نگفت فاخته چرا این همه نغمه تلخ میخوانی

 

به دلم برات شده, روزهای تلخ می گذرند

 

به انس خاطرات تو ای یار خوش سیما

شب و روز حسرت عطر تنت

شروع دوباره سرمستی این دل ب یتاب است

 

به کجا نگاه کنم که نباشی

وقتی

پشت تیک و تاک ساعت, نگاه تو است

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 28
الهه فاخته بازدید : 118 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

فاخته, باید صبر کنی , عاقبت اندیش شوی

این همه ناز و کرشمه به لب خویش دهی

شاید آن دلبر جانان, رخ گلگون تو را خواهد دید ؟


اکنون از دل دیوانه خود نالیدی

حسرت هم آغوشی یار را داری

این دل نازک تو, عاقبت م یشکند

میشوی مجنون زمان, بی لیلی !!!!

تو به دنبال لیلای دروغین گشتی


دوران جدید آمده است

ای فاخته ... باید صبر کنی, عاقبت اندیش شوی !

عشق دریای بزرگیست , تو را خواهد دید

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 27
  • 1394/9/21
الهه فاخته بازدید : 220 پنجشنبه 22 اسفند 1398 نظرات (0)

 

شعر زیبای همای سعادت برگشت ( عاشقانه غمگین )

نویسنده الهه فاخته از کتاب شعر فاخته 

 

دلم شکست و همای سعادت برگشت

به روی شانه نشست و اقبال فاخته چرخید و

شدم خوش اقبال !

 

هر شعر نوشته ام شد کتیبه دل

که گاه از شکستگی خود می گفت و گاه از د لتنگی

ابیات در آن میلرزید وقتی به واژه دل می خورد

شدم عاشق شکسته دل و الله

در مکتب بیوفایی, حرف عشق ...

یادم داد

 

فهمیدم عشق را باید بخشید

نه به یک نفر .. بل به مردم شهر یا بیشتر ....

 

 

آرام شدم اما گاهی

تیزی قلب شکسته , چنگ میزند بر روحم

به خود که می آیم می بینم , پر خونم

 

 

برایم دعا کنید شاید

دل شکسته, آرام گیرد بعد این همه مدت !

 

  • 1394/9/21
  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر عاشقانه غمگین شماره 26 - شعر همای سعادت برگشت
الهه فاخته بازدید : 123 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

در کوی تو, دلِ شکسته نمیخرند

بازار خودفروشی از ساکنان کوی توست


انگار که عقل از سرت پریده است

خود را می پرستی و ساکنان کوی خود


برای تماشای تو, خود فروشی مقدم است

در کوی تو, زنان زناکار قبله تواند

انگار که خدا هیچ, مصلحت هیچ ... گناه , مقدم است


تو مست تر از همیشه, رد می شوی زکوی

نه نان م یبینی و نه آب .. فقط شراب

برای روح تو , مستی دروغ .. مقدم است

دراوج آگهی از حال خویشتنی ولی

دختران هرزه تن برای تو مقدم اند


تو را هیچ حسی به مقدسات نیست

خدا و کلام آن, هیچ

دل عاشقانه , هیچ


گناه فاخته, فقط دل مهربان شده است

دل خود فروش برای تو مقدم است

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 20
الهه فاخته بازدید : 162 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

بیدار شو ای دیده خوابیده ز کابوس

این یاوه سرایی, هزیان همین خواب گران است !

این خیسی اندک به پیشانی ماهت

از شرم همین یاوه سراییست !!

خود آگهی ازخواب .. ولیکن

طعنه به دل من ........ انگار بهانه است


این من, من مسکین

درمانده ز حاجت

لب وا نکنم در پاسخ اخبار دروغت


بیدار شو ای دیده خوابیده ز کابوس

این یاوه سرایی, آتش به دلم زد

آتش به پر فاخته بی خبر از کام حسد زد


  • 1394/7/1
  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 19
الهه فاخته بازدید : 152 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

این تفرقه بین من و تو

خو ش خبریست

به خاطر این دل , به فریاد برس


روزی که بگویی , گنه کار نبودم

مشتی گِل تازه, به سر خواهم زد

تا بدانی که هراس از گِل نیست


خدایا نظری بر من سرگردان کن

گر تو خواهی گِل سر, یک گلستان بشود !


زاهد چشم عیان

قطامه تاریخ.... قاتل جان من است

زاهد, به حقیقت این دل شده بیدار

تو که تاییدکنی,

دیگر چه هراسی از زخم حسود است ؟


این تفرقه بین من و تو

در گرو عدل خداییست


بازگرد که فاخته , عاشق مادرزاد است

 

شاعر الهه فاخته 

کتاب شعر فاخته 

شعر شماره 17

الهه فاخته بازدید : 346 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

سوختم از آتش دل

آتشی بود که عمرم را سوخت


شد ..پریشان دل دیوانه من

مثل پروانه عاشق در شعله شمع

بال زدم , رقصیدم , در چشم تو سوختم

توبه کردم, دور شوم از آتش

مثل یک جام بلورین .... شکست این توبه

باردیگر به سراغت رفتم ,

سوختم ... سوختم


بی هوش شدم از شدت تکرار که هربار شکستم توبه

باز دلت را دیدم

باز شکستم توبه

 

و به سویت چرخیدم

سوختم ..


سوخت پرهای تن فاخته دل عاشق,

از آتش بی مهری تو

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 16
الهه فاخته بازدید : 127 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

ای پاک بهشتی همه شب فکر تو هستم

آغوش چه کس , گهواره آرام تو است ؟

 

آن چشم خمارین که دلم را بربود

تیریست که بر دل زده ای

تدبیر چه باشد که تو اندیشه نابی

این جمله تمام است ...

 

فاخته هر قدر که کرد .. ناله و فریاد , نشنیدی

چون گم شده در راه بیابان

نگرانم بفریبند تو را ...

 

ایام جوانی .. سپری شد , شدم پیر

فاخته ...

یاد نگرفتی , که بگویی ز دلت حرف !!!!

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 15
الهه فاخته بازدید : 128 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

ای سپید روی, زیبا رخ خندان

برایت آرزو مندم که شادان باشی و بی غم


عزیزم,عزم دیدار تو را دارم

فاخته, مطیع ات گشته است

گر بگویی هیس ... خاموشم , لالم , بی زبانم

گر بگویی کیست ... شوق دارم

تا بگویم عاشقم , نازنینم!


بخت من خوابیده است و ناز دارد

کی شود بیدار؟ امید دارم


یک مشت خاک از گلستانی که رویش راه رفتی

با صبا بفرست تا بویت کنم

فاخته جان می دهد در راه شما


می کنم یک دعا از بهر تو

شیرین بیان, شاد بادا .. شاد


  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 13
الهه فاخته بازدید : 123 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

فالی گرفتم و

عکس یار دیده ام در آن

عکسی با ناز .. قد بلند , خو شسیما !

در فال هم طنین نگاهش شده عیان


این یار خوش زبان

بُرده دل از دل فال من

گرچه به این حکایت تلخ قانع ام

"معشوق شاید, قلبش در گرو یار دیگر است "


اما اگر زنده ام بخاطر عشق است و ب یهوس ..

دل خود به دل معشوق سپرده ام

میترسم از این که روزی ...شخص دیگری

دل به دل یار من دهد


سبقت از این خیال واهیِ همیشه سخت

گرفته ز من سکون و سکوت را !

ای مرغ بخت .. پس کی به رام دلم شوی ؟

ای فاخته , این حکایت تلخ با وصل شکر شود ..


  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 12
الهه فاخته بازدید : 163 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

شکر ریز و افسون گر نگاهت

چو گل , رعنا و ... مغرور , چشمهایت

چه بیهوده کسی باشد که جز تو یار دارد


چه عطریست د لبستگی بر تو

که هر چه از وصفت بگویم

هر چه از حسن جمالت شعر گویم

نیست آ نچه باید باشد و تو در یقین زیباتری

گرچه بی وفا هستی ولی عیب از تو نیست

خو برویان بی وفا هستند

خوب رویان این چنین اند !


گر گوشه چشمی, نگاهی بر من مسکین بیاندازی

من تو را بت می کنم

 

من نگاهت را به قابی می زنم

هر شب و هرروز, نگاهت می کنم

گرچه دنیایت از دنیایم سواست

لیک هر چه باداباد

چون فاخته,عاشقانه ... نگاهت می کنم


  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر نو شماره 7
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

تعداد صفحات : 4

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟