شاید صلاح کار خداست , بیتابم
نشسته ام و چرا چرا میپرسم !
باید که فکر کنم درست است همه چیز
شاید که حکمت اوست , کارم
شاید که فرو بریزد این بیتابی !
یادش بخیر کرشمه او که با آه است
یک ناز از دل و یک تیر از کمان بی رحمش
فاصله من تا حکمت حق کجاست تا به کجا !
این کجا و آن کجا و حرف ناگفته کجاست ؟!
نگو که بخواب در این بیتابی
که فاخته اگر بخوابد گناه کار است
به حکمت حق , چشم فرو نمیبندم
شاید ..
راه باز شود ببیند ز چشم بیدارم
فاخته , گناه تو از ندانستن حکمت اوست
چه بیتاب می ماند دل گنه کارم
کسی که مسیرش به حکمت اوست
تا آخرت به بیتابی , گرفتار است
- 1394/6/30
- شاعر الهه فاخته
- کتاب شعر فاخته
- شعرنو شماره 3