شکر ریز و افسون گر نگاهت
چو گل , رعنا و ... مغرور , چشمهایت
چه بیهوده کسی باشد که جز تو یار دارد
چه عطریست د لبستگی بر تو
که هر چه از وصفت بگویم
هر چه از حسن جمالت شعر گویم
نیست آ نچه باید باشد و تو در یقین زیباتری
گرچه بی وفا هستی ولی عیب از تو نیست
خو برویان بی وفا هستند
خوب رویان این چنین اند !
گر گوشه چشمی, نگاهی بر من مسکین بیاندازی
من تو را بت می کنم
من نگاهت را به قابی می زنم
هر شب و هرروز, نگاهت می کنم
گرچه دنیایت از دنیایم سواست
لیک هر چه باداباد
چون فاخته,عاشقانه ... نگاهت می کنم
-
شاعر الهه فاخته
-
کتاب شعر فاخته
-
شعر نو شماره 7