20 سال از اولین روز شروع من به ورزش تکواندو گذشت !
الهه آجرلو
20 سال شد!
20 سال پیش زمانیکه یک دختر بچه 12 ساله بودم، و با تمام شدن فصل امتحانات پایان سال، برای تابستان روزشماری میکردم، بین تفریح تابستانه وکلاس رزمی مردد شدم.
بااینکه در طول سال بسیار مصمم بودم.
آن زمان رشته کاراته طرفدار داشت. و تکواندو را نمیشناختند.
من فقط میدانستم تکواندو رشته ایست که اسم باکلاسی دارد😁.
همین روزها تصمیم گرفتم، انتخاب کنم.
آرزو داشتم بتوانم دفاعازخود را یاد بگیرم. بتوانم جاخالی دادن را یاد بگیرم وپسرهایی که درمسیر مدرسه اذیتم میکردند را بزنم تو دهانشان😁
وزنم کم شود و... من انقدر تعریف کاراته را شنیده بودم که درذهنم تصور میکردم لباسش را چپ و راستی چگونه ببندم.
یک روز مادرم با یک یک لباس سفید به خانه آمد.
دل توی دلم نبود.
لباس تکواندو بود. اخم هایم درهم رفت. که چرااشتباه خریدی😔
همچنان گول خوردم وبه باشگاه رفتم. فکر کردم لباسش عوض شده.
انقدر ناراحت بودم که پسرعمه ام، لباس کتان کاراته اش را به من داد.
انقدر سنگین وگرم بود که عرق میریختم و خیس میشدم اما لباسش را دوست داشتم.
بقیه به همراه آدرس باشگاه تکواندو دختران در ادامه مطلب
مدتی گذشت و بخاطر بازشدن لباس، کلافه شدم و همان لباس تکواندو را پوشیدم.
درآن سالها باشگاهم زیاد تغییر کرد اما من ادامه دادم. هرجابود میرفتم.
بخاطر دارم موزیک هنگام دویدن کلی رویا میبافتم.
چیزی دراین ورزش بود که مرا به درون خود میکشید!
هرگز تصور مربیگری نمیکردم و داوری دوست داشتم
تا زندگی بروفق مرادم نچرخید و کمی دورشدم آن هم دراوج پیشرفت وقهرمانی!
تاسالها ،باچشمهای خیس میخوابیدم و خواب تکواندو. باشگاه. مسابقه میدیدم.
باید کارمیکردم و مجبور شدم
اما بعد از چندسال دوباره سمتش کشیده شدم در مقام استادی
و الان میفهمم یک استاد میتواند بالاترین جایگاه باشد اگر سمت با ذات جور شود!
والان بیست سال گذشته ومن چند الهه 12 سال دارم
خدارا صدامیزنم وازاو سربلندی میخواهم.
روزهای سخت تمام میشوند اما آدمهای سخت هرگز!
یاحق
الهه آجرلو
مربی وداور فدراسیون تکواندو
مربی وداور فدراسیون ورزشهای رزمی
آدرس باشگاه تکواندو دختران در تهران :
یافت آباد , گلزار شهدای یافت آباد , خیابان طاهری , مجموعه ورزشی آرموس ( روزهای زوج، سانس مبتدی، پیشرفته ، کیوروگی تخصصی )
استاد الهه آجرلو