دلنوشته سکوت کن و به خود آی
گوش کن !
کمی سکوت کن !
سکوت کردن که یاد بگیری
کمی نماز خواندن آن هم با معنی تک تک جملاتش
کمی به قله کوه بنگری و آسمان را تنفس کنی
کمی به گلهای زیبای آفتاب گردان بنگری که طلایی و زنده و پر از حسِ زندگی هستند
یا گندم زارهایی که طلایی هستند و زنده !
کمی به آسمان پر ستاره نگاه کنی و ماه را بنگری که به تو و به روح و جان تو سلام میدهد ,
آنگاه صدای فرشتگان خداوند را میشنوی !
میبینی که چه با دقت به تو یادآوری میکنند تا کارهایت را درست و منظم انجام دهی !
یا به تو میگویند از چه مسیری بروی که خطر نداشته باشد !
وقتی درونت , سکوت را بفهمد میشود میعادگاه فرشتگان, و صدایی که به عرش رَب میرسد .
مثل یک پادشاه دلسوز و مهربان به فرشتگانش میگوید تا به یاری تو بیایند ! از این زیباتر ؟ آرامش از این بیشتر ؟
از با اقتدارتر بیشتر ؟
چه میخواهی ؟
چه میخواهی که خودت را بخاطر یک داشته یا یک مال یا یک موفقیت, آنچنان درگیر و شلوغ میکنی که سکوتِ درونت بهم میریزد؟!
دیگر چه میخواهی ؟
خودت را پر از بدی ها کرده ای و پاداش هم میخواهی ؟
زندگی پر از روزی میخواهی در حالیکه درونت پر از عقده های آرزوهاییست که حتی برای رسیدن به آن تلاش هم نکرده ای یا زود تسلیم شده ای ؟
تو ثروت میخواهی نه برای زندگی آرامتر بلکه میخواهی تقلید کنی از آنانکه به ثروت رسیده اند , فکر میکنی هر آنچه آنان دارند را تو داشته باشی خوشبخت میشوی در حالیکه تو اگر بی حساب هم صاحب روزی شوی باز نا آرام هستی می دانی چرا ؟
چون خودت را نشناخته ای !
خودت را گم کرده ای و بیرون از خودت به دنبال خودت میگردی و میخواهی یک خود جدید بسازی !
خودت را پیدا کن
یاد بگیر گاهی , نه همیشه ! گاهی سکوت کنی !
اقیانوس درونت را بشناس !
ماهی هایش را , صدف ها و مروارید هایش را , طوفانها و آرامشش را !
قایق هایش را ! مارماهی هایش را ! مرجانهایش را ! اعماق کشف نشده بکرش را ! و حتی آسمان بی همتایش را !
آرامش را که تجربه کنی راهی برای ادامه اش پیدا کن !
گاهی در خود فرو برو مثل لاکپشت , بگذار سختی ها تو را با لاک سخت خود پس بزنند !
این تو هستی
انسان ... !
الله فرشتگانی آفرید که همواره به او سجده میزنند !
الله فرشتگانی آفرید که همواره در رکوع او هستند !
الله فرشتگانی آفرید که همیشه به قامت ایستاده اند !
و همگی به تسبیح و ذکر پروردگار مشغولند !
چون یاهو, خالق عشق است و به هر کس عشق بدهد و بدی ندهد او را در نیایش با پروردگار خواهید دید !
فرشتگان , پاک و معصوم ! که حتی برای گناه بنده ها , پیش او ما را شفاعت میکنند !
فرشتگان به الاه نزدیک, ما نزدیک تر !
اما این نیست که چون انسان هستی حتما به مقام شفاعت پروردگار برسی !
برای انسان بودنت تلاش کن و یکتا پرست باش !
هر کسی را که دوست داری , بالاتر از او ندان !
از الاه نترس و واسطه ای قرار نده !
سکوت درونت را پیدا کن
سکوت درون جاییست که تو از آنجا به همه جا مینگری اما نه شاد میشوی نه غمگین ! نه هیجان داری ! نه قضاوت میکنی ! فقط یک شاهد هستی , شاهدی که هیچ قضاوت و داوری نمیکند !
آنجا سکوت است , جایی شبیه لب دریا در شب !
سکوت کن و ببین چگونه آرامش و لذت وارد زندگیت میشود !
هر چه به تکامل برسی , زندگی را بیشتر و بهتر میفهمی و کمتر سخت میگیری !
برای رسیدن به مقام تلاش کن ! اما نه مقامی که تو را مغرور کند ! و نه مقامی که خریدنی باشد !
سکوت کن
خودت را دوست داشته باش که انتخاب شدی تا به دنیا بیایی و هرگاه سکوت کردی , یعنی میتوانی با خدا ملاقات کنی !
سعی نکن قدرت مطلق را بشناسی ! تو در هیچ چیز مطلق نیستی , تو بینهایت هیچ چیز نیستی پس چگونه میخواهی چیزی که اصلا نمیدانی چیست و حتی قادر نیستی یکی از صفات او را داشته باشی بشناسی ؟
فقط باورش کن و بدان او نهایت قدرت خوبی و مطلق در خوبیست !
آنچه ما آن را بد می انگاریم , نیستی هاست !
میدانی خدا یعنی چه ؟
خدا یعنی به خود آی !
آری وقتی به خودت بیایی , وقتی به خودت برگردی و خودت را بشناسی , خودت را دوست خواهی داشت و از خودت به خدا خواهی رسید چون هیچ واسطه ای بین تو و خداوند نیست , و تنها مانع دور ماندن تو از خودت است .
طفل شیرخواره را بخاطر بیاور ! او در آغوش مادر شیر میخورد , هرگاه که آگاه شود مادر را میبیند , هرگاه که ناآگاه شود سرش را میچرخاند , اما مادر سینه خود را برای او حاضر نگه میدارد که اگر سر برگرداند باز هم بتواند شیر بخورد , مادر میداند که او گرسنه است و باید سیر شود !
پروردگار انسان را نیازمند آفریده , و همیشه آماده است به تو کمک کند و تو را سیراب کند اما این تو هستی که سرت را برمیگردانی !
پس به خود آی !
با سکوت درونت به خود آی !
یا حق
الهه آجرلو ( فاخته )
دکلمه متن سکوت کن با صدای نویسنده متن
الهه فاخته
این موسیقی آرامبخش را تقدیم حضور گرمتان می کنم