الهه فاخته - مطالب ارسال شده توسط admin

loading...

الهه فاخته

الهه فاخته,شاعر و نویسنده و دکلماتور دارای کتابهای شعر,نویسنده کتاب دختر غمزده ونویسنده دلنوشته های عاشقانه و ..میباشد .تنها سایت رسمی است . الهه آجرلو

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 119 دوشنبه 09 بهمن 1402 نظرات (0)

در انتهاے تمام نا امیدے هایم، به نقطه نورے رسیدم که وقتے واردش شدم، خدا آنجا بود!

در نهایت تمام محبت‌هایے که حقم بود و دریغ شد، به قسمتے از زمان رسیدم که خواستنم فقط .... محبتِ خداوند بود !

می‌دانم آسانے ، زودگذر است

می‌دانم این دنیا، دنیاے مطلق‌ها نیست !!

می‌دانم تنها خداست که اول و آخر از اوست....

اما راستش... گاهے غافل می‌شوم

خب چه کنم ؟! انسانم و انسان.... چقدر فراموش‌کار است ... آه ... آه از این غفلت!

من خدا را در اوج نا امیدے خود، دیده ام و این روزها ... هربار که اندوهگین می‌شوم به سمتش می‌دوم و از او، بی‌نیازے می‌خواهم

او می‌تواند

او قادرِ مطلق است

او تنهایم نمی‌گذارد

عشقِ خدا، خالص است

او مطلقا خوبست و من .... از اعماق وجودم باورش دارم

خدایا شکرت که تو.... خدایی

یا حق

به قلم #الهه_فاخته 

@elahe_fakhteh

الهه فاخته بازدید : 180 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

دوست دارم به آسمانها سفر کنم

دوست دارم به آسمانها سفر کنم
پا برهنه از ابری به ابری دیگر قدم بردارم !
قطره های سبک مِه را بر گونه هایم ، احساس کنم !
نزدیکتر از هر صبح، به خورشید نگاه کنم و در گرمای باطنیش غرق شوم.
دوست دارم به عالم بالا سفر کنم، مقابل خداوند بایستم، به او دست دهم مثلا برای سلام و احوالپرسی، و دیگر دستش را رها نکنم ، همانجا بمانم ، تا ابد ، تا همیشه!
دوست دارم ، بالاتر از هرچه ، و حتی خارج از جو زمین ، میان میلیون میلیون ستاره ، قدم بزنم ، اما زمین را رها نکنم، زمین زیباست، زمین فوق العاده زیباست!
دوست دارم مثل همین چند روز پیش، گاهی به عالم بالاتر بروم ، رها شده از دنیا ، غرق در سکوت و گرما!
گاهی آدم باید ، از این دنیا قطع شود و به دنیایی دیگر متصل شود .
آیا تو میتوانی؟
از کار و درامد و غم و خیال و غصه ها و نهار و شام و خستگی و ذوق و جشن و .... دست بکشی ، انگار که وجود ندارند ، و به دنیایی بالاتر با فرکانسی آرام تر ، وصل شوی!

من چگونه توانستم؟؟؟!
فکر میکنم آن لحظه با خدا گفتگو میکردم .
یاحق
الهه فاخته
الهه فاخته بازدید : 74 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

فقط خدا، فقط خدا ، فقط خدا

فقط خدا، فقط خدا ، فقط خدا
براے خودم، بخاطر عوض شدن حالم، یڪ فنجان کاپوچینو با سس شکلات سفارش دادم، کنار خیابون واستادم ، باران هم نم نم میبارید، به درختان نگاه میکردم، و به آسمانے چنین زیبا ! قطره هاے بارون صورتم رو نوازش میده!
چشام رو بستم، نفس کشیدم .... نففففففس کشیدم ، جرعه اے از آن نوشیدم ، چقدر چسبید !
چقددددددر چسبید ، آخ اے خدا! چشمهام به آسمون مونده بود تا بارون بباره!
آخ خدا ، آخخخ خدا شکرت، مرسے که هستی.
مرسے که تو خدایی.
الهه فاخته
آخرین روز آبان ۱۴۰۲


الهه فاخته بازدید : 92 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

تا حالا از پایین ابرها به آدما نگاه کردی؟

تا حالا از پایین ابرها به آدما نگاه کردی؟
چقدر ریز و کوچڪ و .... این موجود ریز و کوچڪ در اقیانوسے از خلقت خداوند است!
اما .... پیچیده! یکے از یکے متفاوت تر !
ازون بالا، خنده ات میگیره ، آخه این ریزا چے میگن؟! هے غر میزنن ! اما .... خودتم جز اون ریزا هستے 🙂

اگر تا پایین ابرها رفتے احتمالا بالاے ابرها هم رفتی!؟
اونجا دیگه یه معجزه ست، آدما رو ببین ، میتونن خیلے جاها برن و شگفتے هاے آفرینش رو ببینن!
بالاے ابرها .... یه چییییییز دیگه س!
اصلا یڪ دنیاے دیگه است ، به به ، سکوووووت !
اگر ے روز بتونم پرواز کنم ، عباداتم رو بالاے ابرها به جا میارم، جون تو! خیلیییے قشنگِ
تو فکر کن فرش زیر پات ، ابرها باشه!
آفتاب هم دلبرے کنه !
تو باشے و سکوت و خدا !
میشه خلوت
این سکوت مطلق رو تو قله کوه هم میتونے پیدا کنی!
گاهی بخودم میگم آخه این آدم چی میگه و چی میدونه درباره خدا ! آخه ریزه میزه، بالاسرتو ببین ! بیا این بالا، خودتو پیدا کن!
خودت ، تا برسی به خدا
خودتو پیدا کن تا برسی به خدا !
خطا نرو !
عالم معنا ، حقیقتی در حقِ !
عزیزم یه چیز میگم خوب بهش فکر کن !
تو اگه به اشراق هم برسی ، باز هم برای زندگیت ، خواسته ها و آرزوهات، باید باز هم از خودِ خدا بخوای!
بخواه تا به تو داده شود!
بخوااااه تا به تو داده شود اما .... آیا از کسی که میخوای، باورش کردی؟ از اعماق وجودت؟
اگر باورش نکردی، و باز خواسته ات اجابت شده، این ی معجزه س که بهت نظر کرده ، خوب فکر کن!
یاحق
الهه فاخته
الهه فاخته بازدید : 130 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

نفس بکش !
نفس بکش اے جانم !
و بیخیال شو از تمام لحظاتے که آشفته ات میکند ....
این نیز بگذرد ، دستهایم را بگیر اے جانم، اے جانِ خسته من ، قدم بردار ، زندگے هنوز در جریان است جانم !
و بخودت نزدیڪ شو، نترس ! این تو هستے ، خودِ واقعیِ تو !
با خودت آشتے کن، کسے نیست که براے شاعرانگے نگاهت ، ناز کشے کند ، گاهے براے درڪ شدن، نیاز است که به عمق خود ، فرو بروے ، و این را هر کسے درڪ نمیکند ، پس دلگیر نشو اگر کسے تو را درڪ نمیکند!

تو زخمے شده ے یڪ عممممر هستی، شکے نیست که خسته اے اما تحمل کن، ادامه بده ، جانم، بخدا ، خدا میبیند ! بخدااااا خدا میبیند !
تو فقط به خودت برگرد!
کمے به خودت برس !
تئاتر کمدے برو!
کافه برو ، یڪ فنجان بزرگ کاپوچینو با یڪ اسلاید کیڪ شکلاتے سفارش بده، فقط وقتے خواستے قهوه را بنوشی، اول بویش کن، نفس عمیق بکش ، چشمهایت را ببند و یڪ جرعه بنوش ! وقتے چشم هایت را باز کنے ، نور را خواهے دید که چون ستاره ها به تو چشمڪ خواهند زد!
و دوباره نفس بکش!
معجزه در نفس کشیدن است!
بالا و پایین رفتن سینه ات را ببین، و خودت را ، و این دل نازنینت را که به تنگ آمده !
آه .... و دوباره ، نفس بکش !
خدا دارد میبیند، خدا برایم معجزه کرده، خدا براے تو هم معجزه میکند ، باور کن !
و باور کن شروع معجزه از خودِ توست !
اے جان اندوهناڪ من ، نفس بکش!
نفس بکش....
یڪ نفس عمیق ، و به صداے نفست گوش کن!
اشکالے ندارد اگر اشڪ بریزی....
اشکالے ندارد اگر فریاد بزنے ....
اشکالے ندارد اگر آشفته قدم بزنے ....
با آسمان یکے شو، و با صداے آبِ حوض در کافه اے نه چندان خلوت ، و با نور سبز گیاهان ، آمیخته شو ....
خدا
خدا
خدا
خدا

صدا کن خدا را تا آرام بگیرد جان ، جان ،جان خسته ات .
لحظه هایت از درڪ خداوند سرشار شود ؛ آمین !
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 228 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

جوانیمان با نگاه کردن به آرزوهایمان گذشت.

تا آمدیم کودکے کنیم، زندگے چنان سبقتے گرفت که به خود آمده ، دیدیم جوان شده ایم !
" ما موے خود به قیمت جوانی، سپیده کرده ایم ! "
آرزوهاے کوچڪ و بزرگ که همیشه یڪ جاے کارش میلنگید تا بشود آنچه میخواستیم بشود ! یا پول نبود، یا وقتش نبود یا در مکان درست نبوده ایم ! ساختیم و گذشتیم و رویاها یمان را باختیم!
جوانان اخیر، چه قشنگ رویا میبافند، رویا میچینند و به رویاهایشان جان دوباره میبخشند؟!
اما .... من حسرت گذشته را نخواهم خورد، درست است گاهے با اشتباهے دست آورد خود را از دست داده ام اما جوانے به همین خطاهایش هست !
بے آرزو نمیشود که زندگے کرد، زندگے بے آرزو سیاه و سفید است ! اما زیادے هم نمیشود به رویاها دل بست، زندگے یڪ چیز عملیست ! تا درونش نرفته باشے نمیتوانے قضاوت کسے را بکنی، هر کسے یڪ مدل زندگے دارد.
به جرعت میگویم هر کسے معنے زندگے را نمیفهمد، آنها که فهمیده اند ، زندگے را در یڪ گلدان پتوس هم یافته اند ! لحظه لحظه زندگیشان سرتاسر رنگ است و نور! کسے که خوب ببینید، با نور ببیند، حسرت رفته ها را نمیخورد! آن چه دارد را میبیند!
قدردان تمام آنچه اکنون دارم، هستم ، خدایا تو را شکر میگویم که مرا از خود در خود رها نکرده ای، دستم را گرفته ای، نجاتم داده ای!

با هر جمله اے شروع کنم ، آخرش به تو میرسم چه بس که اول با نام تو آغاز میشود.
خدایا به تمام کسانیکه این متن را میخوانند اشکِ شوقے از پس معجزه اے عطا فرما که شکرش را من میگویم 🙏
خدایا تو را صدهزاران بار سپاس میگویم .
یا حق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 221 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

من یک زنِ قوی هستم
۱۸ سال است که تنها و مستقل زندگی میکنم
بالا و پایین جهان را دیده ام
تنهایی اشک هایم را پاک کرده ام و ادامه داده ام
من یک زن درستکار هستم
مال کسی را تصاحب نکردم
همواره صادق بوده ام
سرم به کار خودم بوده و پیشرفتی اگر داشتم و یا دستاوردی، لطف صاحب نظر بوده است و بس.
.
اما شکسته است ....
روحم
اول از قلبم شروع شد
اصلا قلب کارش چیز دیگریست
نباید خود را وابسته انسان کرد
باید هر چه غیر خداست را رها کرد و
فقط به او عشق داد
قلب جای عشق بی نهایت پروردگاریست
که درونم را به نور خویش غرق کرده است.
.

الهه فاخته بازدید : 56 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

حسی در من زنده شده است
نوری در من پدیدار گشته
می‌خواهم تمام مسیر زندگی را چنان پر شور بدوم بسان کودکی که بادبادکش بالاخره به هوا رفته و با ذوق می‌دود و از ته دل میخندد، حتی گاهی مثل کودک سه ساله ، میخندم.
خدایا این چیست که در من زنده شده است ؟!
فقط چشم هایم را بستم و نفسم را حبس کردم و به تو فکر کردم ، آه ، تو در من از خود دمیدی و مرا سرشار از ذوق و زیبایی کرده ای!

چقدر زیبا شده ام....
چون چشمه ای جوشیده از دل صحرا !
باورم نمیشود !
از یک تا ده ، چقدر فاصله بود که به تو رسیدم و باز هم پر از زیبایی شده ام انگار غنچه ای بودم که شکفته است !
و من میتوانم بعد از سالهای بسیار ، از احساس خود بنویسم !
چون پیری فرتوت و تکیه زده بر عصای خویش بودم که بادبادکم به هوا جست و من در جستجوی آنچه بوده ای ! از شعفِ بسیار میخواهم به دور خود بپیچم و سراسر وجودم را در آغوش بگیرم و نوازش کنم!
بسان کسی که عزیزش را در آغوش می‌گیرد و می‌نوازد !
آیا این ثروت نیست؟
آنچنان ببینم که تو را دیده ام.
آنچنان بشنوم که تو را شنیده ام !
آه ، تو چه هستی معبودم؟!
تو .... خودِ خود عشق هستی که به شدت بنده نواز است !
من فقط تو را میستایم و تنها به آغوش امن تو پناه می آورم که تو خدایی بسیاااار مهربان و عاشق هستی ، که من کمم، آنقدر کم که نمیتوانم تو را آنطور که شایسته ات هست بستایم !
آه مهربان خدایم ، مرا در آغوش بگیر .
یا حق الحق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 229 یکشنبه 02 مهر 1402 نظرات (0)

آدمها گاهی دلشان میخواهد ، شنیده شوند !
کسی کنارشان باشد که بگوید : تو میتوانی و من به قدرتت ایمان دارم، باشد که گاهی نمیشود، اصلا شاید گاهی نباید بشود تا تو ، تلنگر بخوری، خودت را قوی کنی ، تا بتوانی قله بلندتر را فتح کنی!
چقدر خوبست یک نفر باشد که وقتی تو، دست میکشی، او ، از تو ، دست نکشد !
و تو را وادار کند به ادامه دادن....
چقدر خوبست یکی را داشتن در مسیر موفقیت!
البته به جز خدا ....

آدمها گاهی دلشان میخواهد، یک حرف یا یک کلمه بشنوند و با آن تغییر کنند !
آدمها گاهی به خطای جوانی، به خطای انسان بودن، از خیلی چیزها دست میکشند، و چه سعادتمند کسانیکه ، کسی را دارند تا نگذارد ، دست بکشد و راه نا تمام را برگردد!
یاحق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 304 یکشنبه 02 مهر 1402 نظرات (0)

ببین رفیق!
در عرش کبرایی خود نشسته ای و تمام خواستن ها و نخواستن ها و نخواستن ها ، اجازه فرود میگیرند از تو ، برای زندگی ام، دستی برایم تکان بده و نگاهم کن، حالم را خوب کن !
این روزها نه دعای بد کرده ام! نه نفرین! در خود جمع شده ام، سکوت کرده ام ! مگر من چه کرده ام که قلبم باز می‌شکند؟
ببین رفیق !
تسلیم حکمت تو شده ام و تمام چرا چرا چراهایی که به ذهنم می آید ، مثل یک شاگرد مطیعِ به استاد، به حکمت تو پیوند میزنم تا بدانی واقعا به تو اعتماد دارم از ته ته ته اعماق قلبم اما .... دل است دیگر میگیرد.

مثل جوجه وامانده از آشیانه و خیس شده از باران، به سمت آشیانه ام نه بلکه به سمت نور می آیم.... آیا مرا میپذیری ؟ اجازه دارم در آغوشت وِلو شوم خدا؟!
دلم دستی میخواهد که بر شانه ام بزند و بگوید این نیز بگذرد ، می‌گذرد نه؟
خدایا چقدر عشق زیباست! از من مگیر عاشقی را، عشق ورزیدن را ، اما چه زیباتر عشقی که دو طرفه باشد!

رفیق، تا قهوه ام سرد نشده، تا گوشت به من است به تو میگویم : دوستت دارم نه بلکه من عاشقت شده ام خدایم ، خدا جانم ، پادشاهم ، پادشاه ملکِ هستی، از قلبم آنچنان محافظت کن که این سالها کرده ای چرا که من میخواهم هنوز هم یک زن قوی باشم!
چه روزها که بر من نگذشته، چه تلاش ها، چه سختی ها و آسانی ها، و تو یک آن مرا تنها نگذاشته ای !
دلخورم ، رفیق، دست خودم نیست !
ولی اینبار دل به حکمت تو میسپارم ، تسلیمِ صلاح تو میشوم، تو که بد نمیخواهی برای بنده ات؟ بنده مطیع ات؟
خدایم، مهربانم، تنها رفیقم، این روزها ، بیشتر به من نگاه کن، زخم دارم ، مرا از نور خود سرشار کن که به تو محتاجم.
یا حق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 91 یکشنبه 02 مهر 1402 نظرات (0)

خوشحالی از ته دل تک تک دخترانم ، آرزوی من است.
شاید رسالتم این هست، نور را وارد دلهایشان کنم!
اما .... گاهی میدانم خودشان پر از نور و معصومیت هستند ! اما زمانه است دیگر ! گاهی روحِ آدم را ، زخمی می‌کند ، حتی با یک کلمه ! یا یک نه محکم ! یک زخم عمیق می نشاند بر دل.
میبینی سیر است، لباس بر تن دارد اما در چشمهایش غم دارد!
دوست دارم ، راهش را یاد بدهم که چگونه از غم رها شوی!
غم ها تلنبار نشوند، غصه شوند، بغض شوند، خفه کنند ، صدای زیبایشان را که بویِ خدا می‌دهد!
این مدت شاگردانِ افغان هم داشتم، از هر خاکی که باشند ، روحِ یک انسان در جسم دارند!
راستش ، دلخورم .... از تمام حرف هایی که زخم میزنند بر جان کسی، اعتماد به نفسش را کور می‌کنند ، خمیده میشود و یک عذاب وجدان همیشگی ، خودش را در خودش ، می‌کشد !
چقدر میشود بی رحم بود که روحِ یک انسان را آنقدر زخمی و خسته کرد که جسمش را هم خمیده کند !
آه، کجای این دنیا ، قانونی نوشته شده که انسانی میتواند ، روحِ انسانی را نابود کند؟!
و این چقدر غمناک است، آه.
دخترم بخاطر تمام حرفها و کارهایی که باعث شده بشکنی و خمیده شوی از تو معذرت میخواهم، دخترم دختر ناز من، سرت را بالابگیر، تو خدا را داری، و خدا تو را بی‌نیاز از غیر میکند.
یا حق و الحق
الهه اجورلو مربی تکواندو و کیک بوکسینگ

الهه فاخته بازدید : 360 چهارشنبه 16 فروردین 1402 نظرات (0)

با نام خدای بخشایگر دانا و حکیم


خدایا ....

تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو یاری می‌خواهم ، مرا این بنده کوچک میان کهکشان بی کران آفریده هایت که نه جدا از آن بلکه جزئی از آن هستم، به راه راست و روشن حق هدایت فرما و از نور ایزدیت بر من ببخشای که بی شک فقط باید محتاج و وابسته به تو بود .

خدایا ....

از تو سپاسگزارم که به من قدرت و آرامش داده ای تا بتوانم مقابلت بایستم و صدایت بزنم و حمد و ثنای تو بگویم !

از تو سپاسگزارم که به من فرصت دادی وقت اذان صبح برخیزم ، وضو بگیرم ، و نام مقدس تو را به زبان آورم و حمد و ثنای تو را بگویم که تو از حمد و ثنای من بی نیاز هستی و من هستم بنده رها شده در عبودیت و بندگیت ، که لیاقت پیدا کرده ام، مقابلت به رکوع بروم، خم شوم مقابل این ابهت و اقتدارت ای قادر متعال !

و صدهابار ، بیشتر .... سپاس تو را به حق گویم که تو خود حقی و دیدگانم و گوش هایم برای تمییز حق از باطل بینا و شنواست !

تو را شکر می‌گویم که به من سعادت بندگی داده ای که بنده تو باشم، قدرت سجود داده ای که وقتی سر از خاک بر دارم، خود را غرق در نور می‌بینم و اینا الطاف و مهربانی توست به این بنده نیازمند و فقیر ....

.

آه چقدر دوستت دارم و این شجاعت " دوستت دارم خدا " خودش از لطف بی نهایت توست.


ستایشت از هر چیز لذت بخش تر و زیباتر است ، بسان دیدن عاشقی که بعد هجران به معشوق رسیده ، هر بار که نام مقدست را میگویم، میلرزم از نوری که تو بر من می‌تابی و شایسته ام میسازی!

و من چقدر خوشبختم که لذت ستایش تو را یافته ام ، خدایا شکر.

شکرت که تو، معبودی !

یا حق

الهه فاخته 

رمضان و فروردین ۱۴۰۲

الهه فاخته بازدید : 403 پنجشنبه 10 فروردین 1402 نظرات (0)

به نام خدای بخشایشگر مهربان

و سلام بر خدایی که همیشه سبحان است

و سلام بر اسرافیل

و سلام بر ملک الموت

و سلام بر جبرئیل

و سلام بر میکائیل 

فرشتگان شایسته و مقرب درگاه ایزد !


وقتی که خدا را به یکتا بودنش سوگند می‌دهی و عمیقا می‌پذیری اوست که نهایت خوبی‌هاست ، بی آنکه بفهمی مورد آزمایش رب قرار می‌گیری!

آزمایش خداوند بدین گونه است که در سخت ترین شرایط ، حتی کلمه آزمون و امتحان از ذهنت پاک می‌شود ، آنجاست که باید عمیقا او را بخاطر بیاوری و از او توان بخواهی و سختی خود را به پای او ننویسی بلکه خداوند را دست یاری دهنده خود ببینی !

اگر در این آزمون سربلند و موفق بیرون بیایی ،بدون هیچ خطا و گفتن کُفری، به تو پاداش خواهد داد، شاید آن لحظه ندانی و نتوانی بفهمی، اما ممکن است بعد از مدتها ، حکمتش را دریابی که بعداز فلان اتفاق، قوی تر شده ای یا به آرامش رسیده ای یا فلان ویژگی مثبت از آن روز ،یا آن لحظه در تو شکل گرفته است !

و خدای به شدت دانا، بر انسان های صبرپیشه، بسیار مهربان است و برکت و نعمات خود را از آن‌ها دریغ نمیکند !

حال به من بگو، تو چجور انسانی هستی؟!

آزاده بر همنوع، و مخلص و بنده ایزد توانا ؟!

لطف های پروردگاری که ما را در کودکی می پروراند ، تمامی ندارد ؛ چرا که کودکان معصوم هستند و معصوم، گناه نمیکند و قدرت گناه کردن و خطا کردن ندارد مگر بواسطه والدین و نزدیکانش و شرایط یا ذات !

نیک اندیش و راست گفتار باش که خداوند ، انسان را با ادب ، زینت بخشیده، و امیدوار باش به فرداهای روشن ، و آسایش را از خداوند بخواه که اوست شکافنده نور از تاریکی همانطور که از دل سخت دانه ای، گیاه میرویاند ، و در سختی، نرمی را باعث شکافندگی شده است، در سخت ترین روزها و لحظات عمرت، می‌تواند آنچه را بشکافد که تو حتی فکرش را هم نمیکردی!

بندگی کن، مخلص خدا باش تا کار و روزی ات بر روال باشد ، و سینه ات را فراخ کن از عشق به موجودات زنده و آدمیان! 

و عمیق بنگر زمین را که ریشه جسمت از آن است و عمیق بنگر آسمان را که ریشه روحت به آن وصل است!

و با ادب سخن بگو تا نیازاری قلب کسی را که ناخواسته گفته باشی جمله ای به او !

قسمتی از شب را که به نیمه میرسد ، آن زمان که زمین در سکوتی عمیق فرو رفته است، به عبادت خدا اختصاص بده و یادت باشد قبل از هر عبادتی اول باید خالص شوی ، با دلی زلال به ملاقات رب بی نظیر برو!

بگو حمد و ستایش مخصوص خدای عالمیان است که او به شدت بخشنده و مهربان است، صاحب روز نیک و بد اختیاریست ! 

بگو که فقط اوست خدایی که می ستاییش 

بگو فقط از او یاری می‌خواهی که تنها اوست یاری ده مهربان، بخواه که تو را به راه روشن حق و نور هدایت فرماید ، و از نعمات و لطف بی کرانش بر تو ببخشد، و نگذارد گمراه و درمانده شوی !

ذکر صفات خداوند را با دانه های تسبیح بگو که او نیک اندیش و به شدت آگاه از درون و برون خلقتش می‌باشد !

به ... که چه خداییست این خدا ، که صلح پذیر است و خطای بنده گناهکارش را هزاران بار میبخشد به شرط توبه ، اقرار به گناه و پشیمانی !

خدایا شکرت و هزاران بار سپاسگزارم از اینکه تو .... خدا هستی ، یا رب العالمین !

عیب هایم را بپوشان و مرا از بندگان خاص و مقرب درگاهت قرار بده که دوری ات نه، بلکه نزدیکی به تو بسیار لذت بخش و عالیست !

خدایا عاشقانه دوستت دارم .

یا حق الحق

#الهه_فاخته 

@elahe_fakhteh 

الهه فاخته بازدید : 323 پنجشنبه 18 اسفند 1401 نظرات (0)

ستایش خداوند , مناجاتی از جنس حضرت خضر است 

دقایقی با شما خوبان 


این روزها .... زبانم از بیان صفاتت بند آمده

یا رب العالمین ، من این سالها را چگونه زیسته ام ؟!!!!
چگونه با این همه عمر، هنوز نفهمیده بودم ستایش تو چیست و چه لذتی دارد ، وصف تو را گفتن، اصلا یک حال عجیبی دارد و من .... من تازه فهمیده ام و چقدر متکبر که فکر میکردم خدا خدا می‌گویم و ستایشت می‌کند ، آه از من، از منِ غافل مغرور که به دانش و قدرتهایی که از حق به من بخشیده ای ، دچار تکبر شده ام و تازه فهمیده ام این کُبر از کجا آمده است که روزها بر آن آگاه و ملول از شکستنش شده بودم !

الهه فاخته بازدید : 904 جمعه 25 شهریور 1401 نظرات (0)
گفتگو با خدا 

خدایا ....
امشب دوباره به آغوش تو پناه آورده ام
و دوباره گمان می‌کنم که جز تو، هیچ کسیرا ندارم
آخر چگونه دل ببندم به انسانی که حتی عمرش را نیز نمیداند؟
آدم را وابسته دلشان می‌کنند و میروند ، ترک کردن که فقط عوض کردن راه نیست، مردن هم نوعی ترک کردن است، آنجا که واقعا منتظری برگردد اما .... معنی واقعی رفتن را میفهمی!
در این دنیا به هیچ چیز نمیشود دل سپرد، حتی مقام و عزت هم ، همیشگی نیست چرا که انسان جایزالخطاست !
خدایا دلم گرفته و میخواهم باز هم .... امشب .... مرا غرق در نور خویش کنی، چرا که تو.... بی‌نهایت قدرت هستی!
خدای قوی و مهربانم، نگذار غافل شوم، گم شوم ، فراموشت کنم
روزهای شلوغی داشته ام، حتی نتوانستم به خودم برسم، اصلا انگار خودم را هم نمیبینم، ولی ... خدا ، خدا جانم ، ای مهربانم.... مثل فرشته آرزوها، چوب جادویت را به روحم بزن و آشفته حالی ام را مرتب کن
من به تو اعتقاد کامل دارم
تو را شکر می‌گویم که شلوغی احوالم بخاطر کار است ، نه بیکاری
اما .... کنج آغوش تو را می‌خواهم
و برتر از تو نمی یابم
باز هم.... مرا در آغوش بگیر
یا رب! ای پرورنده روح و جسم و جانم
دوستت دارم خدا
یاحق
#الهه_فاخته
@elahe_fakhteh
.
الهه فاخته بازدید : 905 جمعه 25 شهریور 1401 نظرات (0)

خدایا تو تنها پناه من هستی

خدایا تو تنها تکیه گاه من هستی

به هر کجا که بروم، هر گوشه ای ، هر مکانی و هر جایی

پیش هر کسی بروم ، دوست، رفیق و عزیز ، مادر مهربان و خواهر ، برادر یا پدر یا فرزند ... آنچنان که تو آرام میکنی، آرامم نمیکنند

بی قرار قلب خسته ام شده ای، مهربان ، صبور ، بردبار از ناله هایم

گاهی آنقدر سخت میگذرد که همین سختی اش را کسی نمیتواند تحمل کند، چه کسی جز تو

خداوندا چه کسی جز تو یاورم شده است در آن لحظات نفس گیر و سخت ؟

خدایا پناهم باش دوباره و چندباره

که من به تو وصل شده ام

بی تو هیچم

درمان روح زخمی و خسته ام باش ، ای مهربان ترین مهربانان

دوستت دارم

یاحق

#الهه_فاخته

@elahe_fakhteh

الهه فاخته بازدید : 2191 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (1)
رفاقت با خدا
خدا رفیق من است
خدا بهترین رفیق است


سال‌هاست من و خدا باهم رفیقیم !
انقدر خاطرات خوب و بد ، کنارم بوده که ... فرصت تعریف ندارم یعنی زمان کم میاد از گفتنش
اینکه میگم کنارم بوده ، مثل یه رفیق بوده ها
گریه کردم ، صداش کردم، باهاش حرف زدم
من با خدا که حرف میزنم، حرفام تمومی نداره
اصلا خسته نمیشه و مطمئنم ، حسش میکنم
هربار با خدا حرف میزنم، پر از نور میشم، نمیتونم حسم رو تعریف کنم چون فقط با سکوت و آرامش میشه بهش رسید نظیر نداره

ببین گفتم با خدا رفیقم، خدا ناز منو خیلی میکشه
دختر لوسِ خدام

گاهی وقت ها انقدر سختی میکشم، اشکم درمیاد فقط توکل میکنم، فقط خودشو صدا میکنم ، یهو به دلم میافته امتحان بود، یهو ... بعدش .... معجزه میشه

من میمونم و اشک هایی که از ذوقم میریزه دونه دونه دوی صورتم

اما هربار یادم میره، آزمایشِ
کسانیکه خدا رو باور دارند همیشه مورد آزمایش رب قرار میگیرند تا بعدش ..... بعدش .... نگم از بعدش که همیشه میخوام عالی ترین باشم پیش رفیقم
بگم تو با منی، من عالی ترینم ، قدرتو میدونم
.
ببین رفیق، با خدا باش .... پادشاهی کن
ازش ناامید نشو، سختی هارو گردن خدا ننداز، مقصر غفلت و فراموش‌کاریه انسانِ
یه اصل مهم اینه .... تحت هیییییچ شرایطی، بزرگی خدا رو از یاد نبر
دلت با خدا باشه رفیق
یا حق
الهه فاخته


الهه فاخته بازدید : 508 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (0)


برای شنیدن صدایِ خدا

اول خودت را پیدا کن


من که هستم ؟

یک انسانم پر از دغدغه های زندگی، کوله باری بسته ام و هر چه در راهم میبینم در آن می‌گذارم ، هر چه کوله ام سنگین‌تر میشود ، زمین خوردن‌هایم با کوبش بیشتری خواهد بود، حاضر نیستم کوله ام را سبک کنم و دل بکنم از رویاها و آرزوهای دنیا   روز به روز سنگین‌تر از قبل میشوم ، ناله میکنم و فریاد می‌زنم و ..... صدای خدا.... گم میشود در این لابه لا!

برای شنیدن صدای خدا، اول باید دست کشید

از ناله کردن، حرص خوردن ، حسرت کشیدن و فریاد زدن


برای شنیدن صدای خدا، اول باید خودم را پیدا کنم ، سکوت کنم و پنجره درونم را با دنیای بیرون قطع کنم، آرام شوم، این خداست ... که مرا اجابت میکند!

گاه گاهی لازم است از همه چیز دست کشید و در آغوش خدا،آرام گرفت

مهربان‌تر از او نخواهی یافت !!


نمیگویم کل زندگیت این باشد

گاه گاهی دست بکش از دنیا، خلوتی پیدا کن ، با خدایت خلوت کند  بامعرفت باش، آنچه به تو داده است را ببین و از ته دل شکرگزارش باش.

جانت سرشار از نور خداوند باشد عزیز دلم

یا حق

الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 455 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (0)


گفتم : چقدر احساس تنهایی میکنم ....
گفت :  من که نزدیکم!
تو قوی هستی .... ؟!
مثل همان گل کاکتوس که روزها هم بی آب بماند، ناله نمیکند ، وقتی به اوج تکاملش برسد، گل هم میدهد!
اما ....
و تو .... محکم هستی ، نمیلرزی، غر نمیزنی ، می‌مانی
در روزهای سرد زمستان، زیر برف‌ها نفس می‌کشی و کم نمی آوری
وتو .... در تابستان، زیر گرمای آفتاب ، جان میدهی به گرما اما .... از تکامل و رشد کردن و قوی تر شدن دست نمیکشی!
آری تو قوی هستی اما .... انسانی !
گاهی به خودت میگویی: من چقدر تنها هستم !!!!
هیچ کسی را برای انیس بودن، برای آرام گرفتن، برای شوق داشتن پیدا نمی‌کنی و از پشت پنجره به آسمانی نگاه می‌کنی که .... شاید در آن کبوتری تنها پرواز کند و ... در بی کران بودن آسمان، تو آن دا دیدی!
تک.... پرواز.... اوج
هرگاه از دیگری بخواهی درونت را پر از نور کند تا تنهاییت رفع شود، تنهاتری!

توقع آدم را تنهاتر می‌کند ،
توقع آدم را خشم‌گین می‌کند
.
فقط به سمت خدا برو، خدا. بی‌نهایت است، از تو سرشار نمی‌شود بلکه تو از او سرشار می‌شوی!
چقدر قشنگ !!!! فکر کن تنها که شوی، به آغوش خدا بروی و غرق در نور شوی ، اینقدر زیبا ....

با خدا رفیق شو ....
ببین چه می‌کند وقتی ..... فقط .... او ... را.... بخواهی ..عزیز دلم

جانت پر از نورِ خدا
یا حق
الهه فاخته



الهه فاخته بازدید : 419 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (0)

اگر میتوانی به کسی کمک کنی


منتظر دیگری نمان و کمک کن!
اگر درمانده ای میبینی، عاجز شده در احساست افراط نکن
توانستی کمکش کن!

اگر کسی را دیدی که حس کردی بی نیاز است
از او کمک نخواه، او حاکم نیست
او باعث نیست
از خالق بی نیاز کمک بخواه

این عیب مردم است که قضاوت میکنند، واین را حق خود میدانند
اما قضاوت، بدگویی دارد، غبطه خوردن وحسرت دارد، ترس وانزجار دارد، خشم دارد و این همه بدی، خوره جانت میشوند و توانت را آرام آرام میگیرند!

باور کن مدام سرک کشیدن در کار این و آن خوب نیست چرا که تو را از خودت دور و دورتر میکند! به خودت برگرد و خودت را نظاره کن
باور کن به رخ کشیدن زندگی ات برای همه فقط دیگران را سرگرم میکند، روزی میبینی به خودت مینگری و خودت را شکسته میبینی از حجم تیرهای افسوس وحسرتی که دیگران به زندگی ات حواله کرده اند.
تو که نمیتوانی رازدار زندگیت باشی، دنبال سعادت میگردی؟

جایگاه هرچیز مشخص است.
فرق خوب و بد مشخص است
فقط کار غلط باید قضاوت شود که اگر مطمئن شدی از آن دست بکشی و به چندنفر بشناسی که راه غلط این است!
باور کن مجرد بودن یا متاهل بودن من، در زندگی تو هیچ تاثیری ندارد اما اگر روزی لخت مادرزاد شدم و فرزندت ازین الهام گرفت میشود خطایی که باید گفت!

به تو چه ها، جای خود دارند.
به توچه ها برای شخص است، من فرزند دارم یا نه حتی اگر قهرمان تاریخ باشم یا شهره شهر! اما الگوی غلط بودن بسان همان میوه گندیده درون جعبه است.

قضاوت بدترین گناه عالم است.
انگار سطلی از لجن متعفن به روی خودت بریزی!
روح انسان زیباست و جذب زیبایی میشود، کسی که خودش را از زیبایی خالی میکند، نباید حسرت زیبایی دیگران را بخورد.

خوب باش، وبرای خوب بودن تلاش کن
وببین زیبایی چگونه تو را دربرخواهد گرفت!
برای خودت زندگی کن نه دیگران.
خودت را در معرض قضاوت قرار نده
فرزندت را بازیچه حرف مردم نکن
خانه ات را، همسرت را، حریم شخصی ات را جار نزن
این آزادی نیست
آزادی به روح برمیگردد نه به جسم
خویشتن دار باش
وباور داشته باش
قدرتی آن بالاست که تورا میبیند و مدام صدایت میکند اما تو مشغول بازی دنیا هستی!
به خودت برگردد
خانه دلت، پراز گرد وغبار شده است
یاحق
الهه فاخته

الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

تعداد صفحات : 27

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟