روزهای کرونایی دلنوشته های روزانه من 3 علت

loading...

الهه فاخته

دلنوشته در روزهای کرونا ویروس نویسنده الهه فاخته  چهارشنبه 06/0/1399   ورونیکا.. تصمیم میگیرد.... این روزها شبیه تصمیم ورونیکا شده است! او تصمیم میگیرد بمیرد به این دلیل که هرکاری میخو

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 216 چهارشنبه 06 فروردین 1399 نظرات (1)

دلنوشته در روزهای کرونا ویروس

نویسنده الهه فاخته 

چهارشنبه 06/0/1399

 

ورونیکا.. تصمیم میگیرد....

این روزها شبیه تصمیم ورونیکا شده است!

او تصمیم میگیرد بمیرد به این دلیل که هرکاری میخواسته انجام داده و دیگر کاری برای انجام دادن ندارد!

یعنی... امید.. ندارد

امید، مثل نوری درتاریکی دل را میلرزاند و با یک شاید شروع میشود.. شاید برسم.. شاید فرق کند.. شاید تمام شود!


این ویروس انگار قصد رفتن ندارد مردم برایش میزبان خوبی شده اند. آن را در سینی گذاشته و به زور به کام ات میدهند!


ورونیکا میترسید خودکشی کند چون نگران بود مادر و پدرش بعد از مرگ او نتوانند تحمل کند.

او مدام دنبال یک دلیل برای مرگ خویش می گشت! مثلا یک سوال بی ارزش که پاسخش ذاتا مهم نیست!

 

واین روزها عجیب شبیه ورونیکا شده ایم. 

این ویروس لعنتی نمیخواهد برود و برای از دست دادن عزیزانمان میترسیم آنقدر میترسیم که میخواهیم بمیریم تا مرگشان را نبینیم، از طرفی از اینکه بعد مرگمان آنها بدون ما چه کنند هم خودش غم بزرگیست! 

اما... این ترس ازکجا می آید وقتی خدا بالاتر است؟ 

وآنهایی که مراعات نمیکنند ذاتا چه موجوداتی هستند؟ 

 

بقیه دلنوشته های کرونایی من در ادامه مطلب قرار گرفت 

 

 

گاهی از ترس هایم خجالت میکشم، گریه میکنم و به خدا پناه میبرم. 

از درون میسوزم


چرا پدر به فکر خانه است تا فرزندانش؟ 

ایران چندشاه دیده و میبیند، درست اما... مردمش چه؟ 

کسی به فکر مردم نیست

به فکر پسربچه یازده ساله که دیسک کمر گرفته وباز هم باید گاری را هل بدهد! 

و من این روزها چه میتوانم بکنم جز اینکه در خانه بمانم. 

 

امید خوبست

این روزها میگذرد

مثل تمام سالهای سخت زندگیم

ولی دلیلش چیست؟ 

آیا این تدبیر خداوند است که میخواهد دلهای خوابیده را بیدار کند؟ یا میخواهد مارا به خودمان دعوت کند؟! 

یادتان هست کودکی در کوچه و حیاط و بازی گذشت اما مادر صدا میکرد شب شده به خانه برگرد. و درخانه شام میخوردیم، حمام میرفتیم، کنار هم مینشستیم و در آرامش میخوابیدیم. 

گرگ روی دیوار زوزه می کشید. سایه اش می افتاد بر پنجره خانه زیرزمینی مان اما ما نمیترسیدیم چون خانه امن بود وایمان داشتیم امن بود. 

شاید وقت آن رسیده بازی درکوچه را رها کنیم، و به خانه برگردیم. 

ما خانه هایمان را گم کرده ایم. شب گرد شده ایم واز بیخوابی مست شده ایم. 

خدا صدایمان میکند. 

باید به خانه برگردیم. 

یاحق

  • الهه آجرلو - فاخته 
  • دلنوشته های کرونایی من 
کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: کرونا , دلنوشته در روزهای ویروس کرونا , دلنوشته های روزانه درباره کرونا نویسنده الهه فاخته ,
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ستی در تاریخ 1399/01/12 و 1:11 دقیقه ارسال شده است

بسیار دلنوشته زیباییست انشالله این ویروس کرونا لعنتی ریشه کن بشه و ما آدمها به خودمون بیایم تا ظلم دیگه نبینیم


کد امنیتی رفرش
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟